فراغ بال
پنجشنبه, ۲۲ مهر ۱۳۹۵، ۰۱:۱۵ ق.ظ
فرصتی کوتاه ،پیش آمد و همراه یک خوب قدیمی راهی شدیم
روی یکی از نیمکت ها نشسته و حرف زدیم
فراغ بال وگرم سخن
از خدا و کرامتش میگفتیم که کسی درخلوتمان رخنه کرد
"کسی" گفت :به این رابطه ی دونفره از دور حسادت کردم
به این فراغ بالی و خلوت ...
حرف تازه ای نبود
بودنمان در کنار هم را ،مدتهاست با حسادت مینگرند
- ۹۵/۰۷/۲۲